BTS, Roman

#زندگی_من
#پارت_بیست_و_نهم

[فکر کنم صدا از زیر زمین بیاد]
با سرعت به سمت زیر زمین دویدم.

من- درب چرا قفله!

یک لگد.. دو لگد.. بلاخره باز شد.
با صحنه ای که روبه رو شدم چشام و خون گرفت.
مینهو و مینجی تنها با یوشی بودن. یوشی پخش زمین بیهوش بود.[معلومه چیزی به خوردش دادن]
چشمای هر دوشون مست مست و همینطور شه*وتی شده بود.

من- چه گو*هی دارین میخورین!؟؟؟

به سرعت به صورت هر دو شون مشتی زدم که نگهبانا از ره رسیدن.

(عصبانی)من- بلند شین گورتون و از خونه من گم کنییییید.

چشام قرمز شده بود. خیلی عصبانی بودم. دلم میخواست همین الان یوشی بیدار شه و حالیش کنم که اگه از حرفم سرپیچی کنه چه بلایی سرش میارم.
نگهبانا من و عقب کشیدن.
یوشی روی زمین افتاده بود، راید استایل بغلش کردم.
به چهره ش نگاه کردم.
[واقعا چطور میتونی همچین کسی رو تنبیه کنی! اخه ببینش.. دل آدم و سست میکنه]

نگهبان- قربان، بدین من میبرمش
من- نه نیازی نیست، فقط هرچه سریعتر این دو تاه گو*ه خوره عوضی رو از جلوی چشام دور کن. نمیخوام اینا رو دیگه توی خونه ی خودم‌ببینم.
..
وارد خونه شدم. همونطور بغلم بود.
همه متوجه این کارم شدن، و مخصوصا سونا. سونا که رنگ به رو نداشت متوجه شد.
[به درک، بدم میاد از این آدمایی که خودشون و میچسبونن به این یکی و اون یکی!]
نامجون و جین به سمتم اومدن.

نامجون- هی پسر داری چیکار میکنی!
جین- خوبیت نداره جلوی سونا، بده یکی از نگهبانا ببرتش.
من- میخوام که سونا ازم دور شه، چیه خودشو چسبونده بهم!
جین- اما بقیه چی! بقیه نمیگن که تهیونگ عاشق خدمتکارش شده!؟
من- برید کنار.

اصلا واسم حرفاشون مهم نبود. من باید خودم بالای سر یوشی میبودم.
وارد اتاقش شدم[من که هنوز اینجا رو درست نکردم!]
روی تخت گذاشتمش. باید بعد از رفتن اینا، در اولین فرصت یک دستی به این اتاق بکشم.
روی صورتش دست کشیدم و موهای پریشونش رو کنار زدم.
صورتش و با انگشتم نقاشی کشیدم. ابروهاش، چشماش، موژه های بلندش، گونه هاش، تا رسیدم به لبهاش. روی لبهاش دستم و گذاشتم تا اونا رم نقاشی کنم. دور لبهاش، بین لبها.. این دختر واقعا آدم رو به هوس میندازه. اما اون یکی کوچولوتر از منه. اون هنوز یک بچه ست، نباید همچین کاری کنم.
سریع عقب کشیدم،، نباید این کار و میکردم حتی شده بخاطر اون.
یهو درب اتاق باز شد.
#BTS#ARMY_BTS#BTS_ARMY#ARMY#Jungkook#Teahyung#Namjoon#RM#R_M#J_hope#Jin#Jimin#Suga#Yoongi#AgustD#Nam_jin#Namjin#Teah_kook#Teahkook#Teah_jin#Teahjin#Jin_kook#Jinkook#Nam_kook#Namkook#Roman#Zendegi_man#Roman_Zendegi_man#yooshi
#بی_تی_اس#آرمی_بی_تی_اس#بی_تی_اس_آرمی#آرمی#جونگکوک#جونگ_کوک#تهیونگ#ته_هیونگ#نامجون#آرام#آرم_ام#جیهوپ#جی_هوپ#جین#جیمین#شوگا#یونگی#آگوست_دی#نام_جین#نامجین#ته_کوک#تهکوک#تهجین#ته_جین#جین_کوک#جینکوک#نامکوک#نام_کوک#رمان#رمان_زندگی_من#زندگی_من#یوشی
دیدگاه ها (۰)

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

"𝙼𝙰𝙵𝙸𝙰 𝚆𝙰𝙸𝙵""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟾"تا خواستم چیزی بگم سونا رو از دور دیدم ...

"𝙼𝙰𝙵𝙸𝙰 𝚆𝙰𝙸𝙵""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟼"چشمام و بستم و نفس عمیقی کشیدم تا نزنم ...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط